رئیس هیئت مدیره شرکت فولاد غرب آسیا
كارخانه 550 هزار تني فولاد غرب آسيا آماده افتتاح است.
اردیبهشت ۱۳۹۰
طرح فولاد غرب آسيا در حالي آماده افتتاح شده است كه رئيس هيات مديره آن از اجراي طرحهاي توسعهاي اين شركت سخن به ميان ميآورد.
به گفته محمدحسن عرفانيان، در كنار كارخانه 550 هزار تني كلاف سرد و خط 150 هزار تني تبديل ورق نورد سرد به ورق گالوانيزه (رنگي)، قرار است اجراي پروژه مرصاد با ظرفيت توليد 1/6 ميليون تن ورق و نيز پروژه فولاد آلياژي با ظرفيت 200 هزار تن بزودي آغاز شود.
ميزان سرمايهگذاري كارخانه فولاد غرب آسيا 230 ميليارد تومان بوده و براي 620 نفر بصورت مستقيم اشتغال زايي ميشود.
مشروح گفتوگوي هفتهنامه «معدن و توسعه» با وي را در ادامه ميخوانيد:
* درباره ويژگيهاي طرح فولاد غرب آسيا توضيح دهيد؟
طرح فولاد غرب آسيا در سال 85 توسط هيات مديره اين شركت كه مجموعه اي ازمهندسان بازنشسته شركت فولاد مباركه بودند، اجرا شد و براي عمليات اجرايي آن، از پيمانكاران و سازندگان اين شركت همكاري به عمل آمد. در واقع، دو طيف با تجربه (كاركنان شركت فولاد مباركه) و جوان (بوميان استان قم) در اين طرح حضور يافتند.
از جمله ويژگي هاي طرح ياد شده اين كه، مهندسان ايراني تمام امور مربوط به طراحي اوليه و تفصيلي را انجام دادند. در واقع، ما توانستيم تجربه هاي اندوخته شده در شركت فولاد مباركه را در اين طرح پياده كنيم. همچنين، تلاش كرديم بخش قابل توجهي از تجهيزات مورد آن را به سازندگان داخلي سفارش دهيم و از اين نظر، بيش از 50 درصد هزينه هاي ريالي ساخت تجهيزات را به سمت سازندگان داخلي سوق دهيم.
من از تصميم آقاي سميعينژاد مبني بر راهاندازي طرح فولاد هرمزگان با استفاده از تجارب فولاد مباركه، بسيار خرسند شدم و به همكاران ايشان گفتم کمک کنید طرح فولاد غرب آسيا را به همين شيوه به اتمام برسانيم، چرا كه ساكنان قم با پي پردن به ارزش بسيار بالاي اين صنعت، متقاضي اتمام اين طرح هستند.
پيشنهاد ديگر اين است كه نظام منسجمي براي توسعه صنعت فولاد ايجاد شود. موضوعي كه كشورهاي اروپايي به اين كار مبادرت ورزيدهاند، نظير آنچه در فولاد مباركه انجام شد، بهطوري كه شركت ايتاليايي سازنده شركت فولاد مباركه به عنوان «دفتر فني پلنت تارنتو» فعاليت ميكرد و ما از اين تجربه استفاده كرديم و دفتر فني فولاد مباركه را در ايتاليا به شركتي تبديل كرديم تا با ايريتك تعامل پيدا كرده و فعاليت كند. از اينرو، اقدام انجام شده كاري فيالبداهه نبود بلكه طرحي اقتباس شده بود كه به مدد آن ساختار مشابهي را براي سازندگي پياده كنيم. شرکت فولاد متیل يك طرح اقتباس شده بود تا بازار داخلي را از خارجيها بگيريم و در اين كار نيز موفق شديم، بهطوري كه توانستيم بازار ورق ايران را از تسخير شركتهاي خارجي و نيز تاجران و دلالان گرفتيم و در اختيار شركت فولاد مباركه قرار داديم، بنابراين ايدهها و تجربههاي كسب شده از فولاد مباركه را در طرح فولاد غرب آسيا پياده كرديم و انتظار داريم از ظرفيت موجود (دانش فني مهندسي فولاد مباركه) بهرههاي فراواني ببريم.
جوانترين صنعت كشور، صنعت فولاد پس از نساجي، قند، سيمان، نيروگاهها و نفت است. با اين حال، بيشترين سرمايهگذاري توسط بخش خصوصي و دولتي در صنعت فولاد است و حتي مدعي ساخت داخل شده است.
* اين تفكر جمعگرايي را چگونه ميتوان در صنايع ديگر نهادينه كرد؟
ما تلاش زيادي كرديم تا اين طرز تفكر را به ذوبآهن، فولاد اهواز و شركت ملي فولاد منتقل كنيم، اما موفق نشديم.
واقعيت اين است كه براي دستيابي به اين امر بايد سه عامل سختافزار، نرمافزار و نيروي انساني در هم ادغام شود. اين ادغام را از ابتدا در فولاد مباركه بنيان گذاشتيم.
* راجع به پروژه مرصاد توضيح دهيد؟
زماني كه زمين يكهزار هكتاري منطقه فعلي پيشنهاد شد و به بررسي آن پرداختيم، متوجه شديم زيرساختهاي اصلي همچون لوله آب 15 خرداد، 2 لوله گاز، خطوط 230/400 كيلوولت و جاده دسترسي وجود دارد و گفتيم فولاد مباركه دوم را اينجا ميسازيم. از اين رو با همكاري سازمانها زيرساختها را فراهم كرديم، بهطوري كه 20 ميليارد تومان براي اين منظور اختصاص داديم.
با اجراي اين طرح و درك اهميت آن براي ساكنان قم ،طرح پيشنهاد توسعه از سوي آنها شد و بدنبال آن برنامههاي توسعهاي ارايه شد.
از جمله پروژههاي توسعهاي، پروژه مرصاد با ظرفيت 6/1 ميليون تن ورق مورد نياز كارخانه فولاد غرب آسيا و سرمايه پيشبيني شده براي اين پروژه 1200 ميليارد تومان است كه براي 1200 نفر بهطور مستقيم و بيش از 12 هزار نفر بهطور غيرمستقيم اشتغالزايي خواهد شد، همچنين پروژه فولاد آلياژي با ظرفيت 200 هزار تن در حال برنامهريزي است. سرمايه مورد نياز اين پروژه 110 ميليارد تومان است و پيشبيني ميشود با راهاندازي آن حدود يكصد نفر بهطور مستقيم و 500 نفر بهطور غيرمستقيم شاغل شوند. در كنار اينها، 40 تا 50 واحد كوچك نظير سرويس سنترها، جرثقيلسازي، خط رنگي (گالوانيزه) و غيره مطرح است.
علاوه بر اين پروژههاي توسعهاي، تصميم داريم با بهرهگيري از الگوي مبارکه که از گرد آوری 5 روستا در طرح هادی تشکیل شده است ، طرح اصفهان كوچك را با عبور رودخانه قمروداز میان ان ها به عنوان منطقه مسكوني حاشيه اين كارخانه اجرا كنيم.
در اين ميان، پيشنهاد من اين است كه مسئولان از اين منطقه بازديد كنند و با اجراي پايلوت آن در هر استان، زمينه تحولات اساسي را در نقاط مختلف كشور فراهم كنند.
* در توسعه صنعت فولاد براي حضور بيشتر بخش خصوصي، چه انتظاري از دولت داريد؟
به اعتقاد من، بخش صنعت و معدن ظرفيت بالايي براي حضور بخش خصوصي دارد. دولت ميتواند با تشكيل مجموعهاي مركب از شركتهاي فولادي بخش خصوصي و حمايت آن ها، پروژهاي فولادي را در نقاط مختلف كشور اجرا كند.
در حال حاضر، دانش فني مهندسي صنعت فولاد در اختيار دولت است.
بخش خصوصي ريسك اجراي فعاليت را ميپذيرد، بستر و امكانات كشور فراهم است، اما دولت بايد حمايت كند.
از مشكلات موجود اين است كه دانش فني مهندسي اندوخته شده در اختيار بخش خصوصي قرار نميگيرد. در حاليكه بخش خصوصي با بهرهگيري از اين دانش ميتواند صنايع را توسعه دهد.
* آيا شركت فولاد غرب آسيا، اطلاعات اندوخته شده را در اختيار متقاضيان قرار ميدهد؟
بله، به افرادي كه تمايل به استفاده از اطلاعات اين كارخانه دارند با استفاده از سيستم ، رمز عبور ميدهيم تا بتوانند اطلاعات مورد نياز را دريافت كنند، چرا كه طبق آموزههاي ديني و توصيههاي گذشتگان، معتقديم ذکات علم باعث افزایش علم می شود.
* از تجربياتي كه در صنعت فولاد بويژه فولاد مباركه داشتيد، براي ما بگوييد؟
واقعيت اين است كه 13 سال انديشه و كار شبانهروزي در شركت فولاد مباركه را ـ كه ابعاد بسيار متفاوتي دارد ـ نميتوان بيان كرد. به نظر من، همه چيز در اين شركت استثنايي بوده و هست، چرا كه در شرايطي وارد مرحله اجراي طرح شديم كه نگاه مديريت به قرارداد فولاد مباركه خارج از مسئوليت مشخص شده بود.
در ابتداي كار، جواناني با سنين 26 تا 27 سال در دفتر جنوا (ايراسكو فعلي) حضور يافته بودند تا كار نظارت بر طراحي و ساخت فولاد مباركه را با استفاده از مشاوران و سازندگاني كه در اقصي نقاط آن كشور بودند، انجام دهند.
اين طرح برخلاف طرحهاي ديگر كه با اعتبارات دولتي توسعه مييافتند و اکنون مصمم است آن را به ده میلیون تن برساند پس از راهاندازي فاز نخست با سرمايه خود روند توسعهاي را تا 6 ميليون تن ظرفيت پيش برد.
در سال 63 پيش از نصب كارخانه فولاد مباركه، طرح جامع فولاد را به وزارتخانه ذيربط پيشنهاد داديم و اظهار داشتيم طرح های بعدی به 5 بخش معدن، گندلهسازي، احياي، فولادسازي و نوردها تقسيم شود و هر کدام بر حسب شرایط در کل مملکت به منظور توسعه زیر بنا و اجرای عدالت که آهن ابزار اقامه قسط است جانمائی گردد.
بررسي كشورهاي توسعه يافته نيز نشان داد فولاد از ملزومات توسعه كشورها محسوب ميشود، پس پيشنهاد داديم در نقاط مختلف كشور پروژههاي فولادي اجرا شود، البته اين پروژهها با توجه به نيازشان به مواد معدني يا بازار مصرف بايد احداث شود.
هدف ما اين بود كه يك تقسيمبندي متوازني براي ساخت زيربناهاي كشور ايجاد شود و اين تجربهاي بود كه در فولاد مباركه از خارج كشور براي داخل پياده كرديم.
فولاد نيشابور با این تفکر آغاز شد كه اجراي آن توسط مهندسان فولاد مباركه انجام شد، از اينرو، مرحله سوم (انتقال تكنولوژي) را با احداث اين كارخانه به منحصه ظهور رسانديم، چرا كه نميخواستيم دانش حاصل شده در شركت فولاد مباركه مدفون شود.